مطالب وبسایت خط خورشید

مقالات

داستان یک تغییر

بدون دیدگاه

درسال ۱۹۳۵ بیل ویلسون یکی ازبنیانگزاران انجمن الکلی های گمنام شغل خود را به علت اعتیاد به الکل بر باد داد
وی به علت اعتیاد و مشکلات فراوان مالی در زندگی زناشویی خود نیز به مشکل برخورد کرده بود
در خلال سال های ۱۹۳۴ و۱۹۳۵ میلادی بیل ویلسون به علت مصرف بیش از حد الکل چندین بار در یکی از بیمارستان های نیویورک بستری شد ولی هر بار بعد از مرخص شدن از بیمارستان وی مجددا مصرف الکل را آغاز می کرد
آخرین باری که بیل ویلسون در این بیمارستان بستری شد پزشک او دکتر سیلک ورد که به علت روش های ابتکاری خود در درمان افراد الکلی شهرت داشت به وی گفت دلیل اینکه نمی تواند به اراده خود نوشیدن مشروبات الکلی را ترک کند این است که الکلی شده و در حقیقت یک بیمار است و نه یک انسان ضعیف و بی اراده
دکتر سیلک ورد بر این باور بود که الکلی ها از نوعی وسوسه فکری و ویارجسمانی همراه با آلرژی یا حساسیت به الکل رنج می برند و همین امر باعث می شود تا آنها با نوشیدن کمترین میزان از نوشیدنی های الکلی کنترل خود را از دست داده و بی اختیار به خوردن آن ادامه می دهند. برای رهایی از این وضعیت الکلی ها باید کاملا از نوشیدن مشروبات الکلی پرهیز کنند
با شنیدن این اطلاعات برای اولین بار بیل ویلسون متوجه شد که چرا باوجود تلاش هایی که می کند نمی تواند جلوی زیاده روی خود در نوشیدن مشروب را گرفته و یا آن را کناربگذارد پس از مرخص شدن از بیمارستان بیل با دانش جدیدی که از وضعیت خود دریافت کرده بود توانست برای مدت یک ماه از مصرف الکل خودداری کند اما پس از این مدت مجددا مصرف الکل را از سرگرفت به این دلیل که اگرچه در آن زمان وی از ماهیت بیماری که از آن رنج می برد مطلع شده بود،اما هنوز نمی دانست که راه حل بهبودی از این بیماری چیست پی بردن به ماهیت اعتیاد که در حقیقت نوعی بیماری به حساب می آید و نه یک ضعف اخلاقی در واقع زیربنای قدم اول در تمام برنامه های 12 قدمی است

در سال ۱۹۳۴ یک الکلی مزمن دیگر به نام ابی تاچر که از دوستان قدیمی بیل بود به دیدن وی رفت برخلاف انتظار بیل دوست دائم الخمرش این بار پاک وهوشیار بود و نشانه ای از مستی در وی دیده نمی شد. بیل از وی پرسید چگونه توانسته است مشروب را کنار بگذارد و ابی در پاسخ گفت من مذهب را پیدا کردم گرچه بیل نمی توانست باور کند که خداوند ممکن است به دوست الکلی وی کمک کند تا مصرف مشروب را قطع کند اما بعد ها درباره دیدارش با ابی که در واقع با رساندن پیام بهبودی نخستین راهنمای وی بود این گونه نوشت:دوست من پیشنهادی را مطرح کرد که در آن زمان به نظرم خیلی جالب و تازه آمد وی گفت: چرا تو خود مفهوم خدا را برای خودت انتخاب نمی کنی؟ این سخن تاثیر عمیقی در من گذاشت و کوه یخ هوشمندی مرا که سال های دراز در سایه آن زندگی کرده و لرزیده بودم آب کرد و من بالاخره قدم به زیر آفتاب گذاشتم
موضوع انتخاب یک نیروی برتر برای خود بعد ها در قدم دوم برنامه های 12 قدمی جای گرفت

همین موضوع نشان می دهد که برنامه های 12 قدمی به جای اینکه ماهیت مذهبی داشته باشند حالت روحانی دارند
بیل پس از ملاقات با دوستش باز هم به مصرف الکل ادامه داد تا اینکه بار دیگر در بیمارستان بستری شد
اما این آخرین باری بود که کار بیل به بیمارستان کشیده می شد بیل در حالی که روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود و با حالتی کابوس مانند به سرنوشت تلخ خود که یا مرگ یا دیوانگی بود فکر می کرد با گریه گفت: اگر خدایی در کار باشد من آن را باور کرده و به آن تکیه خواهم کرد. پس خدایا به من کمک کن پس از این بود که وی تجربه روحانی خود را آغاز کرد و ناگهان وجود انکارناپذیر خداوند را در زندگی خود احساس کرد

بیل به آخر خط مشروب خواری اش رسیده بود و به همین علت به این واقعیت تن در داد که هیچ گونه کنترل و قدرتی درمقابل بیماری خود نداشته و برای رهایی از چنگ اعتیاد به الکل به کمک نیرویی برتر از خود نیاز دارد
این پذیرش و اقرار صادقانه همراه با فروتنی برای درخواست کمک از خداوند راه حل جدیدی برای نجات از اعتیاد به الکل در اختیار وی گذاشته بود

همین موضوع امروزه اساس قدم دوم در تمامی برنامه های 12 قدمی به محسوب می شود

اگر از بیماری مزمن اعتیاد در عذاب هستید و تمام تلاش های شما برای ترک اعتیاد و بهبودی از آن بی ثمر بوده است باید بدانید که به تنهایی راه به جایی نمی برید و تنها یک نیروی برتر است که می تواند به شما قدرت مقابله با وسوسه مصرف و بهبودی از بیماری اعتیاد را بدهد

پیام رسانی
بیل پس از تجربه این معجزه در زندگی یعنی قطع وسوسه و نیاز به نوشیدن مشروبات الکلی تصمیم گرفت تا به سایر الکلی های در عذاب کمک کند و همین تصمیم باعث شد تا بذر انجمن الکلی های گمنام کاشته شود
تا چند ماه پس از آن بیل موفق به هوشیار کردن هیچ معتادی نشده بود
وی نهایتا متوجه شد که نمی تواند با مجبور کردن الکلی های به یافتن خداوند باعث هوشیار ماندن آنان شود
در این حین دکتر سیلک ورد به بیل توصیه کرد که ابتدا ماهیت بیماری الکلیسم را برای معتادان الکلی مشخص کرده و به آنها یادآوری کن این وسوسه و بیماریشان است که باعث می شود تا سرحد جنون یا مرگ به مصرف الکل بپردازند
در صورتی که معتادان به الکل متوجه این واقعیت شده و آن را بپذیرند احتمال بیشتری وجود دارد که به بهبودی تمایل پیدا کرده و برای یافتن راه حل مشکلشان به یک نیروی برتر تکیه کنند
به این ترتیب بود که تجربۀ بیل در زمینه چگونگی رساندن پیام بهبودی به دیگران آغاز شد و بر پایه همین روش است که امروزه میلیون ها نفر از الکلی ها در سراسر جهان درحال بهبودی هستند
تولد انجمن الکلی های گمنام
چند ماه بعد زمانی که بیل برای یک سفر تجاری رفته بود و با مشکلی در کار خود روبرو شده بود دچار وسوسه نوشیدن مشروبات الکلی شد وی سریعا متوجه شد که اگر می خواهد از مصرف الکل اجتناب کرده و پاکی خود را حفظ کند باید با یک الکلی دیگر صحبت کند
بیل با مسئولین بیمارستان محلی تماس گرفت تا آنها یک فرد الکلی را به وی معرفی کنند و به همین طریق با دکتر باب اسمیت آشنا شد
طولی نکشید که آنها با یکدیگر ملاقات کردند اما پس از اندکی گفتگو دکتر باب شدیدا تحت تاثیر دانش و آگاهی بیل درباره بیماری الکلیسم و تمایل وی به بازگو کردن تجربیاتش درباره تلاش های بی ثمر برای قطع مصرف مشروب قرار گرفت به همین دلیل او نیز تصمیم گرفت که به نیروی برتر خود رجوع کرده و به همین روش توانست نوشیدن مشروب را به طور کلی کنار بگذارد
این اتفاق در ۱۰ ژوئن سال ۱۹۳۵ میلادی رخ داد که از این روز به عنوان روز تولد انجمن الکلی های گمنام یاد می شود
به وجود آمدن 12 قدم :

از این روز به بعد بود که بیل و دکتر باب تلاش کردند تا برای کمک به الکلی های مزمن یک برنامه ساده تهیه کنن برنامه ای که از اكسفورد Oxford Group نیز اقتباس گردید

یکی از مهم ترين درسی كه اين جمعيت ها به دنيای ما آموختند اين واقعيت بود همان طور كه ملت ها لازم است بر سرنوشت خود مديريت كنند تعيين كننده خط مشی و راهبرد های اجرایی و مديريت اين جمعيت ها نيز لازم است با آنهایی باشد كه خود با اين معضلات درگير بوده اند و در اين زمينه تجربيات ميدانی و فعال دارند (سنتها)

بیل ویلسون اصول اوليه برنامه بهبودی را از اين گروه ها آموخت و سپس با اضافه كردن تجربيات شخصي خود و آنچه را كه از پزشك معالج خود دكتر دکتر سیک ورت در رابطه با بيماری الكليسم فراگرفته بود فلسفه دوازده گامی را پایه گذاری نمود
برنامه هاي بهبودي دوازده گامی از سه عامل معنوی روانشناختی و تجربه های شخصی افراد الكلسيم تشكيل شده است

افراد در حال بهبودی از طريق بكار گيری اصول گام هاي دوازده گانه به مرور می توانند از جنبه های متفاوت شناختی احساسی و رفتاری و معنوی متحول شده و به عنوان اعضاي مسئول و سازنده به اجتماع باز گردند
که با اجرای آن الکلی ها به این نتیجه برسند که تنها با تکیه به قدرت و اراده شخصی خود نمی توانند بر مشکل اعتیاد غلبه پیدا کنند
به عقیده آنها کسانی که الکلی می شوند افرادی گناهکار و یا ضعیف و بی اراده نیستند بلکه بیمارانی هستند که در هنگام مواجهه با الکل سلامت عقل خود را از دست داده و قدرت تصمیم گیری و کنترل میزان مصرف الکل را از دست می دهند کسانی که از الکلیسم رنج می برند خودشان نمی توانند بر الکل غلبه کنند و برای اینکه از نوشیدن مشروب دست برداشته و هوشیاری خود را به دست آورند باید از کمک یک نیروی برتر برخوردار شوند آنها با الکلی هایی که در بیمارستان ها بستری بودند درباره حقایق و واقعیت های مربوط به بیماری شان صحبت کردند سپس از آن ها می پرسیدند که آیا حاضر به پذیرش این هستند که قدرت کنترل مشروب خواری خود را دارند یا خیر
بعد از این مرحله از الکلی ها می خواستند تا با نیایش یک نیروی برتر از وی بخواهند تا سلامت عقل را به آنها بازگرداند
اعتراف فرد الکلی به ناتوان بودن در کنترل و یا قطع مشروب خواری باعث می شد تا وی در تلاش هایش برای مقابله با این بیماری کاملا شکست بخورددرست از همین لحظه است که وی آمادگی لازم برای رجوع به یک نیروی برتر را یافته و می تواند از بیماری اعتیاد خود بهبود پیدا کند
اقدامات و فعالیت های بیل به مشخص شدن دو نکته منجر شد
اولین نکته این که یک فرد الکلی برای قطع مصرف مشروبات الکلی به همکاری و حمایت یک الکلی دیگر نیاز دارد چرا که مردم عادی و کسانی که خودشان دچار این بیماری نشده اند قادر به درک وسوسه و نیاز یک الکلی به مشروبات الکلی نبوده و نمی توانند وی را حمایت کنند
دومین نکته مساله ای است که در برنامه های 12 قدمی از آن به عنوان شعار: فقط برای امروز یاد می شود یعنی اینکه برای بهبودی از بیماری اعتیاد همچون سایر بیماری های مزمن باید به صورت روزانه اقدام به مراقبت و پرهیز نمود
تا زمانی که یک الکلی بتواند با استفاده از ابزار 12 قدم خودش را برای یک روز و یا حتی یک ساعت پاک نگهدارد می تواند بر وسوسه ی مصرف مجدد غلبه نماید تصور هوشیاری و پرهیز از الکل برای مدت زمان های بیشتر از این مقدار باعث خواهد شد که فرد مجددا وسوسه شده و در دام مصرف الکل گرفتار گردد

در سال ۱۹۳۹ بیل با کمک نخستین ۱۰۰ نفر از الکلی هایی که در حال بهبودی بودند کتاب بزرگ الکلی های گمنام را نوشت
در این کتاب الکلی های درحال بهبودی تجربیاتشان در مورد تلاش های بیهوده خود برای قطع نوشیدن الکل و بعد از آن چگونگی پیدا کردن خدای خودشان و اتکا به آن برای دستیابی به یک راه حل برای بهبودی از این بیماری را بازگو کرده اند
هدف اصلی این کتاب پیام رسانی و کمک به الکلی ها برای یافتن نیرویی برتر از نیروی خودشان و بهبودی از الکلیسم است
در این کتاب بیل ویلسون اصول کلی برنامه 12 قدم را که به صورت ابزارهایی پیشنهادی برای بهبودی از اعتیاد به مشروبات الکلی است تشریح کرده است

وی از گروه آکسفورد که الهام بخش او در نوشتن برنامۀ 12 قدم بوده تجلیل کرده و در سال ۱۹۵۵ درباره این گروه چنین نوشته است: انجمن الکلی های گمنام ایده های خود همچون تهیه ترازنامه شخصی اعتراف به ضعف های شخصیتی جبران خسارت های وارد آمده به دیگران و کمک کردن به دیگر الکلی های درحال بهبودی را از اصول حاکم بر گروه آکسفورد و مستقیما از افکار و اندیشه این گروه اقتباس کرده
بیل در عین حال از این گروه برای نجات جان خودش نیز قدردانی کرد

به وجود آمدن انجمن های گمنام دیگر :
در پی موفقیت انجمن الکلی های گمنام برنامه های 12 قدمی دیگری نیز توسعه پیدا کردند که دومین آنها انجمنی بود که لوئیس همسر دکتر باب با هدف کمک به اعضای خانواده افراد الکلی تاسیس کرد
انجمن الکلی های گمنام در زبان انگلیسی با حروف اختصاری AA مشخص می شود اما انجمنی که همسر بیل برای کمک به خانواده الکلی ها تاسیس کرد با حروف اختصاری Al-Anon شناخته می شود

پس از گذشت ۲۰ سال از زمان تاسیس انجمن الکلی های گمنام به علت افزایش روز افزون اعتیاد به مواد مخدر و تبدیل شدن این نوع اعتیاد ها به یک مشکل و معضل مهم اجتماعی، انجمن معتادان گمنام یا NA تاسیس شد

اساس و زیربنای همه برنامه های 12 قدمی در اصل همان برنامه 12 قدم الکلی های گمنام است

تنها تفاوت مهم بین این انجمن ها در قدم اول می باشد در این قدم از اعضای انجمن خواسته می شود تا مشکل اصلی خود را مشخص کرده و پذیرند
انجمن های مختلف این قدم اولشان را به گونه ای تنظیم و تدوین کرده اند که بنابر ماده مخدر یا اعتیادهای رفتاری که فرد معتاد از آن در عذاب است مطابقت داشته باشد
برای مثال قدم اول این گونه نوشته شده است: ما اقرار کردیم که در برابر ماده یا رفتاری که به آن معتاد شدیم – عاجز بودیم و زندگیمان غیر قابل اداره شده بود.
قدم اول NA به مادۀ مصرفی خاصی اشاره نکرده و درعوض از واژۀ بیماری اعتیاد استفاده می کند تا بر عجز ما در مقابل بیماری اعتیاد و نه یک مادۀ مصرفی بخصوص تأکید کند
اما اعمال و اصولی که لازم است تا ما برای بهبودی انجام دهیم در کلیه برنامه های 12 قدمی یکسان هستند
علاوه بر این همه انجمن های گمنام از رهنمودهایی به نام سنت های دوازده گانه استفاده می کنندکه برای کمک به حفظ وحدت ساختارو رشد کلی انجمن های گمنام پایه گذاری شده اند
امروزه بیش از سیصد انجمن دوازده قدمی در جهان وجود داره و داره بخوبی به مشتاقان این راه جواب می ده

این مقالات را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.