رهجویان ترک اعتیاد, مقالات

مطالبی کاربردی برای رهجویان ترک اعتیاد (قسمت دوم)

بدون دیدگاه

این مقاله از کمپ ترک اعتیاد خط خورشید شامل فهرستی از نشانه‌های متداولی است که اخطار می دهد یک معتاد در حال بهبودی در خطر مصرف مجدد قرار گرفته است با آگاهی از نشانه‌های هشدار دهنده که اکثر بر اثر تغییر در احساسات افکار و رفتارهای معتادان در حال بهبودی بروز می کنند شانس بیشتری برای پیشگیری از لغزش و حفظ بهبودی خواهیم داشت. علت اصلی لغزش  بسیاری از معتادان  در حال بهبودی بی توجهی به اخطارهای لغزش است بیشتر ما به این دلیل آنها را نادیده میگیریم چون تصور می کنیم مواد مصرف نکرده ایم در نتیجه جای هیچ گونه نگرانی نیست و کیفیت بهبودی من خوب است که البته این طرز فکر چنین چیزی جز فریب دادن خودمان نیست. اما چنانچه در حال بهبودی هشدارها و اخطارها را بشناسیم و متوجه بروز تغییرات در افکار و رفتار مان بشویم آن وقت  شانس بیشتری برای بهبودی خود خواهیم داشت و در همین مواقع است که می باید از ابزارها و راهکارهای برنامه امان بیشتر  استفاده کنیم.

 سه مرحله اصلی لغزشی :

  • تغییرات در افکار
  •  تغییرات در دیدگاه
  • تغییرات در رفتار

نشان‌های هشداردهنده لغزش:

 بخش اول تغییرات در افکار:

فهرستی از تغییراتی که در دوران بهبودی در طرز فکر ما ایجاد می شود و باعث می شود تا الگو های فکریمان ناسالم شده و به سوی لغزش کشیده شویم در زیر ارائه م شده است

  • آشفتگی  احساسی
  • تفکر افراطی
  • بازگشت به اینکار
  • رفتارهای افراطی
  • بدبینی و گریز
  •  افراط و تفریط
  • وسوسه
  •  افکار معتاد گونه
  • عوارض خماری

آشفتگی احساسی :

زمانی که مشکلات روزمره ما غیرقابل تحمل می‌شود و ما نمی دانیم که چگونه با فشارهای عصبی ناشی از این مشکلات  کنار بیاییم این حالت بیشتر در مواقع  زیر اتفاق می افتد. زمانی که بهبودی مان  را در اولویت اول زندگی خود قرار نمی‌دهیم و اجازه میدهیم مسائل دیگر از اهمیت بیشتری برایمان برخوردار شود انرژی ما را صرف خود کند. زمانی که اصول فقط برای امروز را در زندگیمان رعایت نمیکنیم و وقتمان را با افسوس  به حال گذشته و یا نگرانی از آینده تلف می کنیم. زمانی که زندگی در حال بهبودی خود را نپذیرفته و با آن کنار نمی آییم و اجازه میدهیم تا رنجش ها ذهن ما را به خود مشغول کند. زمانی که در زندگی روزمره خود به اصول و شعارهای برنامه های دوازده قدمی عمل نمی کنیم زمانی که مشکلات زندگی مان را نادیده می گیریم و اجازه میدهیم  تا روی هم انباشته شده و بزرگ و بزرگتر شود.

تفکر افراطی :

هنگامی که طرز فکر ما حالت افراطی پیدا میکند و به این باور می رسیم که برنامه دوازده قدم برای ما کار کارگر نیست. در این موقع افکارمان  ما را متقاعد می کند که مصرف مواد تنها راه حل برای کنار آمدن با مشکلات است. با خود فکر می‌کنیم که مشکلاتمان با سایر معتادان در حال بهبودی متفاوت بوده و نمی توانیم از حمایت انجمن استفاده کنیم. تصور می کنیم که برنامه دوازده قدم در مورد ما موثر نیست و کاربردی ندارد. انتظار داریم چون در حال بهبودی به سر می‌بریم دیگران از جمله اعضای خانواده و دوستانمان باید ما را بیش از حد مورد توجه و اقبال قرار دهند.

بازگشت به انکار :

زمانی که احساسات واقعی خود را به طور صادقانه  با دیگران در میان نمی گذاریم آنها را از سایرین پنهان  می کنیم. زمانی که بدتر شدن وضعیت روحی و روانی خود را نادیده گرفته وانمود می کنیم که در زندگی و در برنامه بهبودی ما همه چیز رو به راه است در حالی که واقعیت چیز دیگری است. نمونه‌های اینگونه کارها که عبارتند از دروغ گفتن درباره احساسات واقعی خودمان وانمود کردن به اینکه در زندگی و برنامه بهبودی  ما هیچ اشکالی ندارد کمک  نگرفتن از دیگران مشارکت نکردن صادقانه در جلسات و نگفتن حقیقت درباره شرایط خودمان به راهنما دورویی کردن صرف کردن وقت برای راضی نگه داشتن دیگران به جای  صادق  بودن با احساسات خود یادآوری خاطرات خوش مصرف مواد مخدر و انکار بلاهایی که اعتیاد به سرم آورده است انکار کردن میزان و شدت اعتیادم و اینکه بیماری اعتیاد در زندگی ما تا چه اندازه به ما آسیب رسانده است

رفتارهای تدافعی :

زمانی که کسی می‌خواهد به ما کمک کند یا هوشیار مان کند در برابر او جبهه می گیریم و از خود رفتارهای تدافعی نشان می‌دهیم. نمونه‌های این گونه حالت ها عبارتند  از  دریافت حمایت و کمک های کمپ ترک اعتیاد ی که در آن بهبود پیدا کردیم خودداری میکنیم و برای حل مشکلات به خودمان تکیه می کنیم. نرفتن به جلسات انجمن های ۱۲ قدیمی ندیدن راهنما و کار نکردن قدمها رنجیده خاطر شدن و عصبانی شدن از دست کسانی که میخواهند به ما کمک کنند و منزوی کردن هر چی بیشتر خود خانواده کار و جامعه را مسئول مشکلات خود دانسته تا بهانه‌ای برای مصرف دوباره مواد مخدر به دست بیاورید به خودمان می‌گوییم که مشکل من اعتیاد نیست بلکه مشکلات مهمتری در زندگی دارم که باید اول به آنها رسیدگی کنم.

بدبینی و گریز :

زمانی که احساس افسردگی بی رمقی و کمبود انرژی می کنیم. وقتی آنچنان افسرده و پریشان هستیم یا فکر خودکشی به سرمان میزند یا برای اینکه اندکی آرامش به دست آوریم و از مشکلات فرار کنیم به فکر مصرف دوباره مواد می افتیم. در این گونه مواقع افکار زیر به سراغمان می آید: هر احساس را بد و ناگوار می داریم و می خواهیم از آن فرار کنیم دیدگاه و نگرش منفی و سیاه نسبت به زندگی و برنامه بهبودی خود پیدا می‌کنیم همه امید خود را از دست می دهیم نمی توانیم زندگی خوبی را برای خودمان تصور کنیم انتظارات غیرواقعی و بلند پروازانه درباره بهبود یمان  پیدا می‌کنیم و می‌خواهیم فورا معجزه ای اتفاق بیفتد و همه مشکلات ما حل شود توقع داریم که زندگی در حال بهبودی ما همیشه خوب باشد و هیچ برنامه و راهکاری برای کنار آمدن با رویدادهای بد احتمالی در زندگی نداریم

این مقالات را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.