قدم هفتم :

ما با فروتنی از او خواستیم تا کلیه نواقص اخلاقی ما را برطرف کند

دعای قدم هفتم :

آفریدگارا من اكنون آماده ام كه تمام خوب وبدوجودم را به تو بسپارم تمنا دارم یك یك نقصهای درونم را كه سد راه خدمت به تو و هم نوعان من است بر طرف كنی و قدرتی عطا فرمایی تا از این پس به خدمت تو كمر بندم آمین

ما با فروتنی از او خواستیم تا کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند :

اگرچه هر یک از قدمهای دوازده گانه برای خود یک فرآیند جداگانه می باشند اما همه آنها تا اندازه ای نیز با یکدیگر درمی آمیزند چون اجزاء یکی باعث فعل و انفعالاتی در دیگری می گردد مثلاً جنبه هایی از قدم یک با قدم دو درمی آمیزد  یا اجزاء قدم چهار در قدمهای متعاقب آن درگیر می شوند … شاید ظریف ترین و نازکترین خط و مرز بین قدم شش و هفت باشد در نگاه اول ممکن است قدم هفت فقط یک چاره اندیشی برای قدم شش به نظر رسد ما وقت و تلاش زیادی صرف کردیم تا اگاهی خود را در مورد نواقص شخصیتی مان در قدم شش افزایش دهیم و به جایی برسیم که کاملا آمادگی داشته باشیم که آنها برطرف شوند

حال تنها کاری که نیاز است انجام دهیم  درخواست است  مگر نه ؟ نه این درست نیست

این قدم مفهومی فراتر از آن دارد که از نیروی برتر یک درخواستی بکنیم و منتظر جواب باشیم نیاز به آمادگی روحانی داریم  لازم است درکی از لغت (( فروتنانه )) در این قدم داشته باشیم نیاز است تا ما راهی شخصی برای این درخواست پیدا کنیم راهی که فقط در مسیر روحانی شخص خود ما قرار می گیرد و نیاز است که ما اصول روحانی را به جای نواقص اخلاقی خود تمرین کنیم

آمادگی جهت کارکرد قدم هفت :

ما تا اینجا مقدار زیادی از آمادگی لازم جهت کارکرد قدم هفت را بدست آورده ایم  مهم است تا ما رابطه ای بین کاری که انجام داده ایم و نتایج حاصل از آن کار برقرار کنیم تمام قدمهای قبلی سعی در کاشتن بذر فروتنی در روح ما را داشته اند اکثر ما با مفهوم فروتنی مشکل داریم اگرچه در قدم شش به این مسئله می پردازیم  ولی شایسته است که در قدم هفت نیز به آن توجه ویژه داشته باشیم ما لازم است که درک کنیم فروتنی برای ما چه مفهومی دارد و حضور آن خود را در زندگی ما به چه شکل نشان می دهد ما نباید فروتنی را با تحقیر و تن به هر کار دادن اشتباه بگیریم وقتی ما تحقیر می شویم یا تن به هر کار می دهیم  خجالت زده می شویم و احساس بی ارزشی می کنیم فروتنی تقریبا نقطه مقابل این احساس است از طریق کارکرد قدمها ما لایه های انکار  خودخواهی  و خودمحوری را از خود دور می کنیم و درهمان حال تصویری مثبت از خود می سازیم و اصول روحانی را تمرین می کنیم در گذشته  ما نمی توانستیم توانایی های خود را ببینیم  زیرا قسمت خوب و سالم ما پشت بیماری اعتیاد پنهان شده بود اما حالا می توانیم و این فروتنی است چند مثال در مورد اینکه فروتنی به چه شکل خود را نشان می دهد  به ما کمک می کند تا بهتر مفهوم آن را درک کنیم ما با یک سری عقاید قراردادی و ثابت پا در بهبودی نهادیم اما از زمان شروع بهبودی تمام چیزهایی که در گذشته باور داشتیم به چالش کشیده شد ما توسط ایده ها و عقاید جدید بمباران شدیم

برای مثال :

اگر باور داشتیم که همه چیز تحت کنترل ما است همین حقیقت که عاقبت سر از جلسات معتادان گمنام درآوردیم و به عجز خود اقرار کردیم  احتمالا جهت تغییر دیدگاه ما کافی است به علت اعتیادمان ما نتوانستیم درسهای زندگی در مورد اینکه واقعا یک فرد تا چه حدی بر مسائل کنترل دارد را بیاموزیم از طریق پرهیز کامل و کارکرد شش قدم اول  ما چیزهای فراوانی در مورد اینکه چگونه باید زندگی کنیم یاد گرفتیم اکثر ما با افکار و منطق خیابانی به جلسات معتادان گمنام آمدیم تنها راهی که ما برای دست یافتن به چیزهایی که خواهان آن بودیم  می شناختیم ، سوء استفاده از دیگران و دست یافتن غیرمستقیم بود ما تشخیص نمی دادیم که می توانیم رک و صریح باشیم و هنوز هم اگر نه بیشتر حداقل به همان اندازه فرصت برطرف کردن نیازهایمان را داشته باشیم ما سالها وقت تلف کردیم تا یاد بگیریم که چگونه چهره ای بی تفاوت و بی احساس از خود نشان دهیم احساساتمان را پنهان کنیم  و خود را سخت و بی رحم سازیم تا زمانی که وارد جلسات معتادان گمنام شویم در انجام این کارها بسیار حرفه ای بودیم آن قدر خوب و حرفه ای که احتمالا  معتادان مبتدی به ما به عنوان الگو نگاه می کردند همانگونه که ما در اوائل مصرف به معتادان قدیمی تر از خود نگاه می کردیم ما یاد گرفته بودیم که چگونه انسانیت را پایمال کنیم و در خیلی از موارد کاملا غیرانسانی عمل کنیم جدا شدن و ترک کردن استادیوم و ورزشگاهی که در آن اینگونه مسابقات و بازیها انجام می شود  ما را در معرض ایده های جدید قرار می دهد ما یاد گرفته ایم که نه تنها ایرادی ندارد  بلکه خیلی هم خوب است که ما احساسات داشته باشیم و آنها را بروز بدهیم ما فهمیده ایم که منطق و قواعد بازی در خیابان ، فقط در همان جا کاربرد دارد اما در زندگی واقعی احمقانه و بعضی واقع خطرناک هستند ما نرمتر و آسیب پذیرتر شده ایم و دیگر مهربانی را با ضعف اشتباه نمی گیریم تغییر اینگونه رفتارها تاثیر بسزائی دارد و اغلب اوقات حتی باعث تغییر در وضع ظاهر ما نیز می شود ابروهای گره کرده و فکهای منقبض تبدیل به لبخند می شود اشکها به راحتی سرازی می شوند و روح در حال غرق شدن ما را رها می سازد اکثر ما وقتی به جلسات معتادان گمنام پیوستیم باور داشتیم که قربانی شانس بد شرایط نامناسب و دسیسه هایی جهت خنثی کردن نیت خیرمان  شده ایم ما اعتقاد داشتیم که انسانهای خوبی هستیم که دیگران در موردمان به شدت دچار سوءتفاهم شده اند

وقتی به دیگران آسیب می رسانیم  یا اصن متوجه نمی شدیم یا آن را به عنوان دفاع از خود توجیه می کردیم این نوع رفتار همیشه با احساس تأسف به حال خود همراه بود ما از رنج بردن لذت می بردیم و مرموزانه در درون خود می دانستیم که جایزه تحمل این درد و رنج این است که ما هرگز مجبور نیستیم به نقش خود در مسائل نگاه کنیم اما شش قدم اول ما را دقیقا به انجام این کار وادار می کند تا به نقش خود در مسائل نگاه کنیم زمانی ما فکر می کردیم که اتفاقات خاصی برای ما رخ می دهد اما حالا می بینیم که این اتفاقات چگونه توسط خود ما خلق شده اند ما درباره همه فرصتهایی که از دست داده ایم آگاه می شویم و از سرزنش دیگران به خاطر نصیب و قسمتی که در زندگی داشته ایم  دست برمی داریم فروتنی این احساس است که ما نیز انسان هستیم اگر این اولین تجربه ما به قدم هفت است  احتمالا برای اولین بار نسبت به خود احساس مهربانی می کنیم اینکه برای اولین بار تشخیص می دهیم ما نیز در واقع یک انسان هستیم و داریم بیشترین سعی خود را می کنیم واقعا تکان دهنده است ما هم تصمیمات درست می گیریم و هم غلط  و همیشه امیداوریم که نتیجه این تصمیمات خوب باشد از طریق شناخت خود تشخیص می دهیم که همانقدر که ما سعی و تلاش برای خوب بودن می کنیم دیگران نیز سعی خود را می کنند و درک اینکه همه ما در معرض عدم امنیتها و شکستهای مشابه ای هستیم وهمه برای آینده خود رویاهایی داریم  باعث بروز احساس و داشتن رابطه ای قوی با دیگران می شود

درخواست برای رفع شدن کمبودهایمان :

به احتمال قوی بستگی به نوع درک ما از خداوند دارد راهها و طریقه های مختلف و متنوعی برای درک خداوند وجود دارد آنقدر متنوع که امکان ذکر چند مثال از اینکه چگونه مسیر روحانی هر عضو بر روی کارکرد قدم هفت او تأثیر گذاشته را برای ما ناممکن می سازد و فقط به این بسنده می کنیم که بگوئیم  نحوه کارکرد قدمها انعکاس دهنده مسیر روحانی است که ما طی می کنیم به عنوان یک فرد ما ممکن است تشریفاتی خاص یا روشنی را به عنوان عادت برگزینیم تا از نیروی برترما ن درخواست کنیم که کمبودهای ما را مرتفع سازد که در این کتاب ما اسم این عمل را دعا می گذاریم لغت دعا در انجمن ما به طور گسترده به معنی راهی جهت برقراری رابطه با نیروی برتر  پذیرفته شده است و نحوه درخواست ما در نفس لغت فروتنی نهفته است ما باید از صادق ترین و روحانی ترین قسمت وجود خود درخواست کنیم که کمبودهای ما برطرف شوند

از راه کنار رفتن :

اکثر ما احتمالا تشخیص می دهیم که در این قدم کاری بیشتر از فقط دعا کردن برای برطرف شدن کمبودهایمان لازم است ما نیاز است تا اقدامی جهت دعوت از خداوند به آنگونه که او را درک می کنیم  انجام دهیم تا او در زندگی ما تأثیر بگذارد ما نمی توانیم از خداوند درخواست کنیم که کمبودی را در ما برطرف کند اما در همان حال با تمام قوا به آن بچسبیم  هرچه بیشتر از خداوند فاصله بگیریم کمتر حضور او را در زندگی خود احساس می کنیم ما باید آگاهی را که در مورد خود در قدم ششم پیدا کردیم  حفظ کنیم و این علم را که خداوند در زندگی ما کار می کند به آن بیفزائیم

کتاب پایه و قدم هفتم :

ما با فروتنى از او خواستیم کمبودهاى اخلاقى ما را برطرف کند نواقص شخصیتى و یا کمبودهاى اخلاقى همان عواملى هستند که در تمام دوران زندگى باعث درد و بدبختى ما شده اند اگر آن ها عوامل خوشحالى و سلامت ما بودند این گونه کارمان به جاى باریک کشیده نمى شد ما مى بایست حاضرمى شدیم بگذاریم خداوند بدان گونه که او را درک مى کردیم این نواقص را برطرف کند وقتى تصمیم گرفته باشیم که بگذاریم خداوند ما را از عوامل بى فایده و نابودکننده شخصیتمان خلاص کند به قدم هفتم رسیده ایم ما به تنهایى نمى توانستیم از عهده پستى و بلندیهاى زندگى برآییم اما این مطلب را وقتى متوجه شدیم که زندگى خود را واقعا به تباهى کشیده بودیم اقرار به این واقعیت باعث شد که ما تاحدودى با فروتنى آشنا شویم این، خمیره اصلى قدم هفتم

است فروتنى ارمغان پیدایش صداقت با خویشتن است ما از قدم اول شروع به تمرین صداقت کرده ایم ما اعتیاد و عجز خود را پذیرفتیم یک نیروى برتر از خود پیدا کردیم و آموختیم که به او اعتماد کنیم زندگى خود را تجزیه و تحلیل کردیم و فهمیدیم که واقعا چه کسى هستیم فروتنى واقعى این است که خود را بپذیریم وصادقانه کوشش کنیم که خود باشیم هیچ یک از ما بطور کامل خوب و یا بد نیست ما مردمانى هستیم که هم محسنات و هم معایبى داریم مهمتر این است که ما انسان هستیم فروتنى همانقدر براى پاک ماندن لازم است که نان و آب براى زنده ماندن بر اثر پیشرفت اعتیاد ما سعى خود را صرف ارضاى نیازهاى مادى مى کردیم و نیازهاى دیگر برای مان مطرح نبود ما همیشه فقط در فکر برآوردن امیال ابتدایى خود بودیم قدم هفتم یک قدم عملى است و اکنون وقت آن است که از خداوند طلب کمک و رهایى کنیم باید توجه داشته باشیم که تنها راه موجود استفاده از فکرخودمان نیست ودیگران هم مى توانند ما را راهنمایى کنند وقتى کسى درباره کمبودهاى ما حرفى بزند ممکن است در وهله اول حالت دفاعى به خود بگیریم اما باید به خاطر داشته باشیم که ما کامل نیستیم و همیشه جاى رشد داریم ما اگر واقعا طالب آزادى هستیم باید به خاطر داشته باشیم که به نکاتى که اعضاى معتادعنوان مى کنند خوب توجه کنیم در صورتى که کمبودهایى که کشف مى کنیم واقعى باشند و شانس رفع شر از آن ها را داشته باشیم مطمئنا از خود احساس رضایت خواهیم کرد در اجراى این قدم بعضى ها مایلند که به زانو بیفتند بعضى بسیار ساکتند و برخى با احساسات پر شورشان تمایل شدید خود را نشان مى دهند واژه فروتنى در قدم هفتم به این خاطر آمده است که ما با نیروى برتر از خود تماس مى گیریم تا از او تقاضا کنیم ما را از محدودیت هاى روال قبلى زندگى آزاد کند بسیارى از ما آماده ایم که این قدم را بى قید و شرط و به صرف ایمان به کار گیریم زیرا از کارهایى که کرده ایم و احساسى که داریم خسته شده ایم هر چیزى که نتیجه بدهد ما آن را تا انتها دنبال مى کنیم این راه ما به سوى رشد روحانى است ما هر روز تغییر مى کنیم به مرور و با نرمى خود را از انزوا و تنهایى اعتیاد بیرون آورده و وارد مسیر اصلى زندگى مى شویم این رشد از آرزو کردن بدست نیامده است بلکه نتیجه عمل و دعاى ماست هدف اصلى قدم هفتم این است که ما از خود جدا شویم و سعى کنیم خودمان را با اراده نیروى برترمان وفق دهیم درصورتى که مراقب نباشیم و متوجه مفهوم روحانى قدم هفتم نشویم ممکن است با مشکلاتى روبرو شده و دوباره بدبختی هاى گذشته را بر سر خود بیاوریم یکى از خطراتى که وجود دارد این است که نسبت به خود بیش از حد سختگیرباشیم مشارکت با سایر معتادان در حال بهبودى به ما کمک مى کند که به خودمان سخت نگیریم پذیرش نواقص دیگران مى تواند به ما کمک کند که فروتنى را بیاموزیم و راه را براى رفع نواقص خود هموار کنیم خداوند اغلب از طریق کسانى که به اندازه کافى به بهبودى اهمیت مى دهند به ما کمک مى کند تا ازکمبودهاى اخلاقى خود آگاه شویم ما متوجه شده ایم که فروتنى نقش بزرگى دراین برنامه و روال زندگى تازه ما دارد ما ترازنامه خود را تهیه می کنیم آمادگى پیدا مى کنیم که بگذاریم خداوند نواقص شخصیتى مان را برطرف کند و با فروتنى از او مى خواهیم کمبودهاى اخلاقى مان را برطرف کند این راه ما به سوى رشد روحانى است و ما خواستار ادامه آن هستیم

چگونگی عملکرد و قدم هفتم :

ما با فروتنی از او خواستیم که کمبودها ی اخلاقی ما را برطرف کند  در قدم چهارم ما نواقص شخصیتی اساسی خود را آشکار کردیم در قدم پنجم به وجود آنها اقرار کردیم در قدم ششم  کامل آماده شدیم که آنها برطرف شوند تا بتوانیم به رویش روحانی و بازیابی خود به نوعی مستمر و پایدار ادامه دهیم اکنون در قدم هفتم با فروتنی از نیروی برترمان درخواست می کنیم کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند و نیز از قید آن چه که بازیابی ما را محدود می کند آزادمان سازد ما کمک می خواهیم زیرا این کار را نمی توانیم به تنهایی انجام دهیم در نتیجه ی انجام قدم های قبلی  متوجه شدیم که اگر بخواهیم در مسیری روحانی پیش برویم و پاک بمانیم باید فروتنی و تواضع بیابیم ما توجه دقیق داریم که فروتنی و شکسته نفسی  با حقیر شمردن و ناچیز دانستن خود تفاوت بسیاری دارد منظور از تواضع  انکار نمودن صفات خوبمان نیست بلکه بر عکس  شخص متواضع کسی است که تصویر واقع بینانه ای از خود دارد و از جایگاه خود در اجتماع به خوبی آگاه است در قدم هفتم معنی فروتنی آن است که ما نقش خود را در بازیابی مان درک می کنیم نکات مثبت و نیرومند خود را می شناسیم از محدودیت های خود آگاهیم و به نیرویی برتر از خودمان ایمان داریم برای انجام قدم هفتم  باید خودمان را از سر راه کنار بکشیم تا خدا بتواند کار خودش را انجام دهد با فروتنی درخواست کردن برای برطرف کردن کمبودها یعنی آن که ما آگاهانه به آن نیروی با محبت برای عمل نمودن در زندگی مان اختیار کامل می دهیم و باور داریم که دانش خداوند به نهایت بیش از دانش ماست با آنکه تا حدودی تواضع یافته ایم لیکن بسیاری از ما در برداشت مان از لغت با فروتنی دچار مشکل می شویم

بعضی از ما احتمالا این طور فکر می کردیم که خداوند به محض آنکه از او در خواست کنیم  کمبود هایمان را برطرف خواهد نمود و زمانی که نیروی برتر مان بر طبق در خواست ما عمل ننمود تصور کردیم این جای برنامه کار نمی کند  از سوی دیگر بعضی از ما به درگاه خداوند خواهش و تضرع می کردیم که خدایا کمبودهایم را برطرف کن با تصور آنکه این اعمال نشان دهنده ی تواضع ماست کوشش بسیار ما در انجام این عمل دیگر تبدیل به دست وپا زدن و تقلا شده بود چرا که از دست کمبوهایمان خسته شده بودیم و در جهت کنترل آنها هم از ما کاری ساخته نبود می خواستیم راحت شویم و عجیب آنکه این دقیقا همان طرز برخورد و روحیه ایست که ما امیدواریم در زمان انجام قدم هفتم از خود بروز دهیم یعنی با روحیه ی فروتنی ما اقرار به شکست می کنیم محدود بودن خودمان را حس می کنیم و از خداوند خودمان کمک می خواهیم در خواست از نیروی برتر مان برای برطرف کردن کمبودها محتاج به تسلیمی بی نهایت عمیق تر و بنیانی تر از تسلیم اولیه مان می باشد تسلیم اولیه ما که زائیده بیچارگی مطلق و آشفتگی زندگی مان بود  در قدم هفتم ابعاد کاملا جدیدی می یابد در این مرحله جدید از تسلیم نه تنها پذیرای اعتیادمان می شویم  بلکه آن کمبود های اخلاقی رانیز که در رابطه با اعتیادمان می باشد پذیرا می گردیم پذیراشدن اعتیادمان اولین قدمی بود که ما در پذیرفتن خودمان برداشتیم و اکنون در نتیجه کار کردن روی قبلی چیز هایی راجع به خودمان فرا گرفته ایم و سراب هایی که باعث شده بودند  تصور کنیم منحصر به فرد هستیم در نتیجه ی سلوک تا حد زیادی محو شده اند. اکنون می دانیم که نه از دیگران مهمتر هستیم و نه کمتر فهم این که ما منحصر به فرد نیستیم نشانه ایست قوی از آن که فروتنی یافته ایم صبور بودن یکی از مبانی اصلی کار کرد این قدم است و ما می دانیم اغلب ما با صبر مشکل داشتیم چرا که یکی از ارکان اعتیاد ما این بود که هرگاه اراده کردیم فورا ارضاء بشویم در حال حاضر مدتی است که به تمرین اصولی پرداخته ایم که صبور بودن را برای مان ممکن ساخته اند و در اینجا نیز تنها چیزی که لازم داریم این است که مفاهیم قدم سوم را که در واگذار نمودن اراده و زنذگی مان به خداوندی که می شناسیم گسترش دهیم به عبارت دیگر  اگر ما به آن نیرو تا حدودی در قدم سوم اعتماد پیدا کرده ایم  اکنون وقت آن رسیده که این اعتماد را بیشتر کنیم از آن جا که دیدگاه ما  در مورد امید هایی که داریم محدود می باشد  بسیاری از ما حتی تصور آنچه را که نیروی برترمان برای مان در نظر گرفته به ذهن مان خطور نمی دهیم اگر جزو این گروه از افراد هستیم باید به ایمانمان تکیه کنیم و همچون قدم های پیشین خیلی ساده و سربسته باور کنیم که ارده ی خداوند برای ما نیکوست ایمان ما به خودی خود دلیلی است کافی بر آن امیدوار باشیم بهترین در انتظارمان است در زمان انجام این قدم  از این که مراحل بازیابی را با عقل و منطق مورد سنجش قرار دهیم دوری می گزینیم و توجه خود را به این مسئله تمرکز نمی دهیم که بفهمیم در چه زمان و چگونه کمبودهای اخلاقی مان برطرف خواهند شد چرا که تجزیه وتحلیل این قدم  کار ما نیست این قدم یک انتخاب روحانی است  انتخابی به مراتب عمیق تر از یک عکس العمل عاطفی یا تصمیمی که در نتیجه ی اراده کردن و اگاهانه صورت پذیرد ما نواقص شخصیتی خود باورهای ناهنجار خود و الگوهای ناسالم خود را دیده ایم به وضوح دریافته ایم که باید تغییر کنیم ولی امکان دارد خودمان آگاه نباشیم که از زمانی که برای کمک گرفتن  به معتادان گمنام آمدیم عوض شده ایم ما با یک خلاء روحانی به اولین جلسه قدم گذاشتیم  چند نور اساسی در زندگی ما به خاموشی گرویده بود استعدادابراز محبت خندیدن و احساس کردن خود را از دست داده بویم و مدتها بود که دیگر وقتی مردم به چشمان بی روح ما نگاه می کردند مشکل می توانستند انسانی که در پشت آن چشم ها قرار داشت ببینند از اولین جلسه جلسات معتادان گمنام  متوجه عشق و پذیراشدنی که بقیه به ما ابراز می کردند شدیم و شروع به بازگشت به زندگی کردیم آنچه ما احساس می کنیم یک بیدار شدن روح است که این واژه غیر معمول می باشد ولی در واقع همان است که می شنویم این بیداری مدتی است که برای اطرافیان ما مشهود شده  ولی اکنون تغییرت آن قدر بارز شده اند که خودمان هم می توانیم آن ها را ببینیم یکی از تغییراتی که ما در خود می بینیم  آن است که رابطه مان با خداوند خودمان تفاوت یافته است پیش از این  شاید بعضی از ما حس می کردیم که خدا خیلی دور است و در سطح خصوصی  چندان کاری با ما ندارند ما برای درک این حقیقت اشکال داشتیم که هر یک از ما می توانست برای خودش خدایی داشته باشد که همیشه بتواند به او توسل جوید مدتها دعا کردن به نظر ما کاری مصنوعی می آمد لیکن احتمالا  اکنون حس می کنیم که وقتی دعا می کنیم شنونده ای داریم که به ما عشق می ورزد ایجاد رابطه با خداوند خودمان باعث می گردد هنگامی که در خواست می کنیم تا کمبود های مان برطرف شود احساس راحتی کنیم و کاری که در طی قدم های قبلی کرده ایم این رابطه را تقویت کرده است ما از نیروی برترمان در خواست صداقت  روشن بینی و تمایل نمودیم و به ما قدرت عطا شد تا دارای خصیصه هایی شویم که بی نهایت برای باز یابی مان مهم هستند هر بار که متوجه می شویم در یکی از صفاتی که به دنبال یافتنش هستیم کسری آ ورده ایم ویادر کار برد اصول روحانی با اشکال مواجه شده ایم برای کمک به خداوند خود روی می آوریم در این قدم ما از خدایی مهربان درخواست کمک می کنیم که بی صبری  عدم تحمل تعصب عدم صداقت و هر آن چه را که سد راه ما شده بر طرف سازد ما در می یابیم که نیروی برترمان همیشه آن چیزهایی را که بدان ها احتیاج داریم برآورده می کند و به همین دلایل ایمان مان فزونی می یابد

احتمالا زمانی که از نیروی برترمان درخواست می کنیم کمبودهایمان رابرطرف کند می بینیم که تنها بخش های کوچکی از این کمبودها از میان رفته است و گاهی نیز یک نقص اساسی به سادگی از پیش پای مان کنار می رود تا بتوانیم در بازیابی خود پیشرفت کنیم مواقع دیگری نیز هستند که ما از اسارت یک یا چند نقص  کاملا آزاد می شویم نکته ی مهم آن است که باید به این باور برسیم که تنها خداوند بدان گونه که او را درک می کنیم قدرت آن را دارد که کمبود های مارا برطرف سازد و اطمینان داشته باشیم که هر گاه او خود صلاح بداند این کار انجام خواهد یافت یک چنین ایمانی مرحله ایست فراسوی درک و خواست شخصی مان در آنچه که احتیاج داریم و یا تصور می کنیم که لازم داریم بدون توجه به این که ما چقدر به استحکام رابطه مان باخداوند بدان گونه که او را درک کنیم اطمینان داشته باشیم برای انجام قدم هفتم به راهنمای مان احتیاج داریم راهنما به ما کمک خواهد کرد تا درک کنبم که تواضع چیست و راه آسانی برای برقرارکردن رابطه با نیروی برترمان پیدا کنیم باید این را به خاطر بسپاریم که به درگاه نیرویی برتر از خودمان دعا می کنیم و با فروتنی درخواست می کنیم  زیرا می دانیم که از خودمان کاری ساخته نیست بعضی از ما دعای از پیش تدوین شده ای را که نشان دهنده ی فروتنی در هنگام درخواست مان می باشند می خوانند برخی دیگرمان نوعی صمیمی تر دعا می خوانند که معرف همان فروتنی است ولی کلمات آن ساخته ی ذهن خودمان است  هر گونه برقراری ارتباط با نیروی برترمان دعا محسوب می شود تفاوتی ندارد که ما چه روشی را برای برقراری ارتباط با نیروی برترمان انتخاب کنیم  مهم است که در هنگام دعا  آرامش خاصی ما را فرامی گیرد و احساس می کنیم که از ما مراقبت می شود علم به این موضوع  آزادی به ارمغان می آورد قدم هفتم به هیچ عنوان درمان و شفا نیست  ولی انجام آن به ما آزادی انتخاب می دهد ما می دانیم که اگر بر طبق اصول روحانی بازیابی زندگی کنیم  دیگر نیازی به این نداریم که خود را  برای ردیف کردن وقایع و چگونگی نتیجه ی آنها خسته کنیم . ما به خداوند خود برای زندگی مان اعتماد داریم احتمالا هنوز گاه گاه دچار ترس ها از روشهای مخرب استفاده کنیم و یا اینکه وقتی صلاح بدانیم دیگر به ستیز و مقابله نمی پردازیم  این که باور داریم از ما محافظت می شود  نتیجه ی مستقیم ارتباطی است که با نیرویی برتر از خود یافته ایم ما در حال طی مراحل برقرار نمودن رابطه ی آگاهانه با یک نیروی برتر هستیم  در طول زندگی  کوشش خواهیم کرد تا این رابطه آگاهانه را بهتر کنیم ما از وجود خداوند بدان گونه که او را درک می کنیم آگاه هستیم و حضور آن نیرو را احساس می کنیم طی کردن مراحل قدم هفتم باعث ایحاد آرامش خاطری می شود که ما هرگز تصور امکان آن را نمی کردیم  متوجه می شویم آن چه در طول جستجوی مان یرای رشد روحانی در تمام مدت با ما همراه بوده  قدرتی است که توسط آن ابراز عشق نیروی برترمان رانسبت به خود احساس می کنیم نگاهی اجمالی به رویای آزادی کامل از کمبود های اخلاقی مان می اندازیم و برای مان اهمیت ندارد اگر در طول حیات مان به مرحله ی فروتنی مطلق یا کامل نرسیم  همین که شخصی بتواند این رویای بزرگ را در ذهن مجسم کند و آن را مد نظر داشته باشد هدیه ای بسیار نادر و پربهاست ما در حال تغییر یافتن هستیم نه تنها راجع به معجزه ی بازیابی از دیگران شنیده ایم  بلکه خودمان یک مثال زنده و مجسم از آنچه که قدرت برنامه معتادان گمنام می تواند به انجام برساند هستیم  دیگر زندگی روحانی تنها یک تئوری نیست که راجع به آن در جلسات بشنویم بلکه اکنون یک واقعیت قابل لمس است و تنها کافی است برای دیدن یک معجزه  در آینه به خود بنگریم خداوند ما را از بیهوشی روحانی و بیچارگی اعتیاد نجات داده و به افرادی با آگاهی روحانی بهبود یافته از اعتیاد و مشتاق به زندگی کردن تبدیل نموده است  گر چه ما به این مرحله رسیده ایم

تاثیر فروتنی تا قدم هفتم :

امروز در روابط ما فروتنی ایجاد شده فروتنی یعنی پذیرفتن واقعیت هاست همان گونه که هست شش قدم قبلی ما را برای فروتنی آماده کرد این قدم هم اصل فروتنی است ما هم مثل انسان های دیگر اشتباه می کنیم  امروز نقاط نواقصمان را شناسایی می کنیم  امروز ما می خندیم متوجه شدیم روح لطیف و مهربانی داریم در بهبودی یک جاهایی ناخودآگاه از نقصی استفاده می کنیم اگر آن را نپذیریم به جنگ می رویم و اگر بپذیریم کمتر اذیت می شویمقبلا اعتماد به نفس نداشتیم و به هر کاری دست می زدیم ما اگر فروتنی داشته باشیم  نیاز به افراط نداریم امروز اگر در چرخه بیماری قرار بگیریم  باید دست کمک بگیریم برای رسیدن به فروتنی باید غرور رو از بین ببریم و صد راه غرور  فروتنی است ما دو شخصیت داریم:

  • یک : شخصیت اعتیادی
  • دوم : شخصیت واقعی

فروتنی یعنی شخصیت واقعی واقعیت را ببینی و از واقعیت آن نترسیم فروتنی یعنی چگونگی خطاهای من است فروتنی لازمه بهبودی است نقطه مقابل فروتنی خودخواهی غرور و خودمحوری است ما از همان ابتدای ورود خود به انجمن و اعلام این که معتادیم و بیماری اعتیاد و مواد مخدر کنترل زندگی را از دست ما خارج کرده در حقیقت فروتنی خود را آغاز نموده ایم و از همان زمان  این فروتنی نقش بسیار مهمی در تداوم بهبودی ما داشته که در ادامه کارکرد دیگر قدم ها نیز آن را بکار برده ایم و در بهبودی مان فروتنی همچنان نقش اصلی را دارد و در قدم ۶ و ۷ که واقعیت شخصیتی خود را با تمام نواقص و کمبودها پذیرفتیم این فروتنی بسیار بیشتر شده و تاثیر بسیاری در ادامه و تداوم بهبودی ما داشته است به نظر بسیاری از ما  فروتنی ارمغان پیدایش صداقت به خویشتن است یعنی ابتدا تسلیم شویم و سپس به خویشتن پذیری برسیم و آنگاه با روشن بینی با مشکلات روبرو و سعی در حل آنها نماییم که این امر در زمینه ترک مواد برای ما اتفاق افتاده است

نتیجه ای که بدست می آید :

تسلیم + خویشتن پذیری + روشن بینی : فروتنی

آگاهی از فروتنی باعث می شود  نقص هایمان را بیشتر کار کنیم یکی از اتفاقات روحانی در مسیر قدم ۶ و ۷ است ما باید اجازه دهیم که راهنمایمان و همگروهی هایمان و حتی دوستان بهبودی  نواقص مان را به ما بگویند ‌ اگر فروتنی نباشد ما همیشه در انکاریم فروتنی باعث می شود   خویشتن پذیر شویم  باعث می شود نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم ‌ فروتنی باعث می شود با خودمان صادق باشیم قدم ۷ را عملی کار کنیم  یعنی عملکرد داشته باشیم اگر طالب چیزی متفاوت باشیم قدم ۷ را کار می کنیم و باعث می شود رابطه مان با خداوند بهتر  شود فروتنی میل به پیشرفت را در ما قوی می کند در قدم ۲ نیز با مشورت کردن و این که ما دیگر به تصور خودمان عقل کل نیستیم فروتنی خود را ادامه دادیم و در قدم ۳ تا ۶ با اعتماد و ایمان به نیروی برتر آگاهی ما به نقش فروتنی افزایش یافت و این آگاهی کمک بسیاری به ما برای کارکرد دیگر قدم ها اتفاق افتاد و در قدم ۷ وقتی قبول کردیم ما نیز چون دیگران دارای کمبودهایی هستیم آگاهی ما نسبت به فروتنی افزایش یافت و این افزایش آگاهی نسبت به تاثیر فروتنی در بهبودی به ما بسیار کمک کرد تا این قدم را بهتر کار کنیم رشد درک من از نیروی برتر در قدم های قبلی  و ارتقاء رابطه من با نیروی برتر :

اولین باور ما این بود که می شود بدون مواد مخدر زندگی کرد و زندگی خوبی هم داشت همان باور به اعتقاد در قدم ۲ و ۳ تبدیل شد به این درک رسیدیم که دکترمان خداوند است ‌ خداوند توانست وسوسه مواد را از ما بگیرد پس امروز خداوند می تواند نواقص مان را از ما بگیرد ما باید در قدم ۷ تمایل در خودمان را پررنگ کنیم من به تنهایی نمی توانم  دیگر نمی خواهیم خداوند را در دقیقه ۹۰ صدا کنیم نیروی برتر می تواند باعث شود قدم ۴ را صادقانه کار کنیم قدم ۴ را در قدم ۵ به نمایش گذاشتیم رابطه ما با نیروی برتر باعث می شود  این قدم را صادقانه کار کنیم در قدم ۶ و ۷ به من ثابت شد که او می تواند به ما کمک کند زمانی که ما  به انجمن  آمدیم درکی از خداوند نداشتیم و در اوایل پاکی زیاد دست و پا می زدیم چون تعریف درستی از خداوند نداشتیم در فرایند قدم ها امیدوار شدیم و ایمان نصفه نیمه به دست آوردیم دیدن و مشارکت دیگران اتفاقاتی که در دیگران اتفاق افتاد  درک ما تغییر پیدا کرد خیلی از اتفاقات دوستان مثل تجربه خودمان بود هر چه جلوتر آمدیم و زندگی مان تغییر کرد  دریچه افکارمان بازتر شد  دیدمان به خداوند تغییر کرد و مهمتر رابطه مان با خدا تغییر کرد امروز درک ما این است  هر زمان که او را بخواهم و صدایش کنیم می بینم امروز نقص ترس  زیاده خواهی و نواقص داریم وقتی احساس خوبی داریم از ( رابطه نیروی برتر ) اعتماد به نفس ما قوی می شود وقتی سهم خودمان را درست انجام دهیم  مطمئنا خداوند هم نعمت هایش را جاری می کند خداوند قادر است در کسری از ثانیه به ما در تمام سطوح و دوگانگی های شخصیتی مان کمک کند ( شخصیت واقعی و

کاراکتر بیماری مان ) خداوند  گذشته امروز و آینده ما را می داند و ما سخت نیازمندیم و همواره سعی می کنیم به توسط قدم ها درک ما از او و رابطه مان را با او بهبود و تقویت نماییم از او    می خواهیم لحظه ای ما را رها نکند  زیرا تنها او می داند و او می تواند ما را هدایت و به سرمنزل مقصود برساند مضافا براین که ما بیماریم و در خطر دائمی هرگاه درخواست برطرف شدن نقصی را نمودیم  بلافاصله نتیجه آن را دیدیم و هرگاه از او خواستیم  نیاز و کمبود ما را برطرف کند ناگهان معجزه ای به وقوع پیوست در قدم ۱ می گوییم در برابر اعتیادمان عاجزیم ( فراتر از مواد ) در قدم ۲ کاری از ما برنمی آید و نیروی برتر باید کمک کند در قدم ۳ به آن نیروی برتر بیشتر اعتماد می کنیم و او را باور می کنیم و ایمان می آوریم که او می تواند به ما کمک کند قدم ۴ و ۵ رنجش ها  رابطه ها احساسات  ترس  روابط جنسی و گزینه ای از مسئولیت هایمان و کلی نواقص مان را شناسایی می کنیم و نقش خود را می پذیریم در قدم ۶ شناخت کامل در برابر نواقص پیدا می کنیم قدم ۷ صحبتی از نواقص اخلاقی و نیروی برتر می شود در ۶ قدم اول نواقص اخلاقی ما فراتر از مواد مخدر است که بخش عمده ای از رفتارهای ما  نشانه بیماری ماست ما در قدم ۶ و ۷ حق انتخاب داریم چه برای خودمان و چه برای سوء استفاده قدم ۷ ما را روحانی می کند در قدم ۷ نواقص ها ۱۸۰ درجه با هم فرق دارد ما در قدم ۶ متوجه می شویم ماشینی که پنچر است اگر ثابت باشد بادش زودتر خالی می شود و در قدم ۷ می خواهد ما را به حرکت بیاندازد نقص یعنی احساس کردن و عمل کردن زمانی که نقصی ( افکار منفی ) را احساس می کنیم  تا به اجراء نگذاشته ایم ، وسوسه است وقتی اجراء می کنیم نقص می شود احساسات ما از غرایض ماست که لازمه انسانیت است از همان قدم ۱ که ما اعلام عجز و ناتوانی کردیم و اعلام تسلیم شدن کردیم در واقع فروتنی ما آغاز شد فروتنی در قدم های بعدی با باور نیروی برتر  مشورت  اعتماد کردن و سپردن اراده و زندگی خود به او ادامه پیدا کرد برای این که بتوانیم برای کارکرد قدم ۷ آماده باشیم  این فروتنی و تمایل و ایمان به نیروی برتر به ما بسیار کمک کرده است زیرا اوج فروتنی ما در قدم ۷ پیدا کردن شهامت برا اقرار به کمبودهای خود می باشد سعی می کنیم دعا و مراقبه کنیم از خداوند و دیگران کمک می گیریم ما باید سهم خود را انجام دهیم باید فقط برای امروز سعی کنیم و روزانه انجام دهیم باید اصول روحانی را تمرین کنیمباید با تواضع  فروتنی از خداوند و از صمیم قلب بخواهیم ‌‌ قدم ۷ را هر روز چک کنیم هر روز باید عهد و پیمان مان را با خدا تجدید کنیم این قدم هفت جزئی از فرآیند بهبودی است  نواقص مان را اقرار کنیم و تمایل داشته باشیم که حتی برای تمایل در خواست کنیم از خداوند به خاطر داشته هایمان تشکر کنیم فروتنی را یاد بگیریم تا دیگران نواقص کمبودهایمان را به ما گوشزد کنند باید در افکارمان صداقت داشته باشیم چه برسد به گفتارمان ‌ قدم ۳ را روزانه انجام بدهیم مشارکت در جلسات و با راهنما در مورد نواقص مان (( همیشه نقص از ایمان شفاف تر است  ))

در قدم هفت  آگاهی از نواقصمان بیشتر می شود و برای برطرف کردنشان دریچه افکارمان باز می شود دعا و مراقبه کردن زمان و مکان مناسب ندارد  همیشه باید در حال دعا و مراقبه باشیم بعد از درکی که از خداوند بر اثر کارکرد قدم ها بدست می آوریم در کمال تواضع و فروتنی و افتادگی و خلوص نیت و این که ما ناتوانیم و تویی که توانایی  با دعا و نیایش با خواهش و التماس و با زانو زدن از خداوند می خواهیم تا کمبودهای ما را برطرف کند

قدم هفت  از راه کنار رفتن

هشت اصل روحانی تسلیم  از سر راه رفتن خداوند

در قدم هفتم :

پس از این که تسلیم شویم باید کمبودهای نواقصمان را شناسایی کنیم و آنها را بپذیریم یعنی بپذیریم که نواقص و کمبودها در زندگی ما دردسر شده وقتی به این حالت برسیم اصل روحانی تسلیم را بکار گرفته ایم ساده لوحانه است که بگوییم خدایا این نواقص را از من بگیر و خودمان کاری نکنیم یعنی درجا زدن  تنبلی و بزرگ شدن نواقص امروز سعی می کنیم آگاهانه از نواقص مان استفاده نکنیم و خود همین یعنی تسلیم اما تا زمانی که این رفتار را انجام می دهیم ( آگاهانه یا ناآگاهانه ) خدا نمی تواند تاثیر در زندگی ما بگذارد باید دست از خودمحوری برداریم ( گروه محوری + خدا محوری + راهنما محوری ) تمایل را برای برطرف کردن نواقص در خودمان ایجاد می کند دریچه افکارمان را باز نگه داریم  همانطور که تسلیم در قدم اول در قطع مصرف مواد

مخدر به ما کمک کرد  در نواقص و کمبودهایمان به ما کمک می کند تسلیم با بی تفاوتی فرق دارد تسلیم یعنی باورهای گذشته مان را کنار بگذاریم  روش گذشته مان را  فراموش کنیم حرکت کنیم و باورهای جدید را جایگزین کنیم همانطور که ما در قدم های قبل تسلیم شدیم و اعلام ناتوانی کردیم در این قدم نیز با تواضع و فروتنی تسلیم خود در برابر نواقص و کمبودهای خود را اعلام و از خداوند می خواهیم که آنها را برای ما برطرف نماید و مانند قدم ۳ پس از اعلام تمایل و آمادگی کامل سهم خود را به نحو احسنت انجام داده و نتیجه آن را به خداوند می سپاریم تا هر چه را که او صلاح دید صورت گیرد برای این کار بسیاری از ما دعای آرامش را مرتب تکرار می کنند منافع این که اجازه دهم خداوند در زندگی من کار کند (کنار رفتن از راه خداوند) : منافع اجازه به خداوند یعنی دست از جنگ برمی داریم و به آرامش می رسیم در قدم ۱ ، ۲ و ۳ فهمیدیم خداوند بهتر می تواند زندگی ما را اداره کند سعی می کنیم کمتر از نواقص مان استفاده کنیم  اصول روحانی را بیشتر وارد زندگی مان می کنیم اعتماد به قدم ۳ بیشتر می شود و خداوند نیازهای ما را فراهم می سازد ‌هر جا خدا را وارد زندگیمان کردیم  مسیر بهبودی مان بهتر شد

بهبودی : قطع مصرف + تغییر

اصول روحانی صداقت روشن بینی و تمایل را باید تمرین کنیم که باعث می شود  نقاط ضعف و منفی مان را بپذیریم به خود و دیگران خسارت نمی زنیم کمتر از نواقص مان استفاده می کنیم تا پیشرفت  رشد و تغییر کنیم تا از خود محوری به خدا محوری برسیم منافع کارکرد خداوند در زندگیمان این است که هر بار که متوجه می شویم در یکی از صفاتی که به دنبالش هستیم  کسر آورده ایم و یا در کاربرد اصول روحانی با مشکل مواجه شده ایم برای کمک به خداوند خود روی می آوریم در این قدم ما از خدای مهربان در خواست می کنیم که بی صبری  عدم تحمل عدم صداقت و هر چه را که سد راه ما است بر دارد که نیروی برتر ما هر آنچه ما احتیاج داریم برآورده می کند به همین خاطر ایمان ما افزون می گردد  دیگر چون گذشته خودمان باعث خرابی و عمل از روی اراده شخصی خود نیستیم و او مرا هدایت نموده و زندگیم را به راه درست و شکل اصلی باز می گرداند احساس می کنیم با وجود خداوند تمام عالم هستی می خواهد به ما کمک کند زیرا تمام نیروهای برتر عالم از خداوند نیرو و قدرت می گیرند و به امر او کار می کنند احساس ما این است که اگر با باور بیشتر و عاجز و تسلیم عمل کنیم  او مراقب همه چیز هست و هرگز دچار مشکل نمی شویم  احساس امنیت و آرامش می کنیم احساس اعتماد به نفس حضور یک قدرت در زندگی مان باعث شهامت و رضایت مان می شود و باور ایمانمان را بیشتر می کند ‌احساس ما در مورد اینکه یک نیروی برتر در زندگی به ما کمک می کند:

اولین احساسی که به ما می دهد احساس آرامش است احساس می کنیم حامی ‌و پشتیبان داریم یکی دیگر از احساسات و باورهای ما این بود که نیروی برتر توانست وسوسه مواد مخدر را از ما بگیرد در سخت ترین شرایط  روحی و روانی فقط او را داریم احساس امنیت و رضایت داریم  به شرطی که سهم خودمان را انجام دهیم مطمئنا او بهترین چیزها را برای ما می خواهد می دانیم که پشت ما را خالی نمی کند اعتماد به نفس ما روز به روز قوی تر می شود امیدواریم این راه را ادامه دهیم تا خداوند را نزدیک تر احساس کنیم اشتباه ها و خطاهای مان کمتر می شود احساس امنیت چه از نظر مالی  خانوادگی  معنوی  احساسی و اجتماعی داریم آرامش مان بیشتر می شود و اعتماد به نفسم در روابطمان بهتر می شود باید احساسات را در همان لحظه بنویسیم و تراز آن را بگیریم تا برایمان ماندگار بماند طبیعتا بسیار خوشحال و نسبت به ادامه زندگی و آینده ای روشن امیدوار خواهیم بود و با اعتماد به نفس بیشتر و عزت نفس کافی به زندگی مان ادامه خواهیم داد مانند کودکی که یقین دارد پدر از او مراقبت خواهد کرد و از بلندی خود را در آغوش او خواهد انداخت احساس خوبی داریم  دیگر نمی ترسیم و شک و تردید و دودلی نداریم زندگی می کنیم و می گذاریم دیگران نیز زندگی کنند فقط برای امروز زندگی می کنیم و سعی می کنیم خود را به او بسپاریم و آن شویم که او می خواهد وقتی خود را به مراقبت او در قدم ۳ سپردیم و با برداشتی که در این قدم با فروتنی از او درخواست کردیم که کلیه کمبودهای اخلاقی مان را بر طرف کند  احساسی از ارزشمندی و وصل شدن با او به ما دست داد.

پذیرفتن عجز در برابر اعتیاد و پذیرفتن عجز در برابر کمبودها :

عجزهایمان باعث شد  امروز بیاییم قدم کار کنیم و آگاهی نواقص و کمبودهایمان باعث شد به اعتیادمان بپردازیم و قدم ها را جدی تر کار کنیم ‌ما نه تنها در مواد مخدر  همچنین مقابل بیماری که برگرفته از نواقصاتمان عاجزیم ما تضاد شخصیتی داریم  همین امر باعث می شود عدم تعادل هم داشته باشیم ما برای رسیدن به اهداف مان هیچ راهی جز نواقص بلد نیستیم ما در برابر کمبودهایمان اعلام عجز می کنیم عمده ترین بخش بیماری مان همان نواقص و کمبودهاست اگر این نواقص را بپذیریم تسلیم هستیم کمبودها همان خلاء روحانی است وقتی که ما کنترل نداریم یعنی عاجزیم  ما در برابر مواد مخدر تا لحظه مرگ مان عاجزیم غرور  انحراف فکری شهوت تنبلی خشم زیاده خواهی و ..‌. استفاده از آنها سوخت دادن ( خوراک دادن ) به بیماری اعتیاد است کمبودها باعث می شود در روابطمان تاثیر منفی بگذاریم اگر ما عاجز نبودیم الان اینجا نبودیم  نقص هم آخر خط دارد باید سعی کنیم به آخر نواقص نرسیم و برای رفع آن اقدام کنیم و دوای آن ترازنامه نویسی است خوشبختانه بسیاری از ما این مسئله را پذیرفته ایم بویژه آنهایی که قدم ۷ را با تمام وجود کار کرده باشند همانطور که در قدم ۱ در برابر بیماری اعتیاد  اعلام عجز نمودیم و اقرار کردیم ( اذعان ) که قادر به کنترل آن و کنترل مواد نیستیم در این قدم نیز اعلام و اقرار می کنیم که در برابر کمبودهای خود عاجزیم و برای برطرف شدن آنها نیاز به نیرویی بسیار قوی تر و مافوق تمام نیروها داریم و این که خود قادر به برطرف کردن آنها نیستیم

عمیق تر شدن تسلیم :

فرایند تسلیم از قدم ۱ تا قدم ۷ بوده و بیشتر می شود ایمان و اعتقاد ما به خدا بیشتر می شود  لیستی که در قدم ۶ پر کرده ایم  امروز خیلی کمتر شده است تغییراتی که می کنیم وقتی تراز می گیریم متوجه می شویم ما از روی عجز بوده یا از روی فهم امروز روابطمان با خدا نشان دهنده حضور خداوند است بهبودی را باید روزانه چک کنیم که این خودش تسلیم است وقتی در این قدم نواقصمان را بپذیریم یعنی تسلیم هستیم  باید دست از کنترل و قضاوت برداریم وقتی ما در قدم ۱ به تاثیر تسلیم شدن مان برای بدست آوردن بهبودی پی بردیم و انکار را کنار گذاشتیم و در قدم ۲ باور کردیم که ما نیز نیاز به مشورت با نیروی برتر خود داریم در واقع یک بار دیگر اعلام تسلیم شدن نمودیم و همچنین در قدم ۳ با سپردن و اعتماد کردن  این تسلیم را ارتقاء پیدا کرده و در قدم های ۴ ، ۵ و ۶ اعتماد ما بیشتر شده و تسلیم بیشتری اعلام نمودیم ‌ در قدم ۷ این تسلیم به مراتب عمیق و عمیق تر شد و با فروتنی اعلام عجز و ناتوانی نسبت به کمبودهای خود نمودیم و برای برطرف شدن آنها از خداوند تقاضای کمک کردیم بدین صورت تسلیم ما عمیق تر شد قوی تر شدن ایمان من به خداوندی که او را درک می کنم در گام هفتم : خداوندی که مصرف مواد مخدر را در ما از بین برد ایمان ما را قوی تر هم می کند  پس او می تواند کمبودهایمان را هم برطرف سازد امروز به جای این که از نواقص استفاده کنیم  از اصول روحانی برنامه استفاده می کنیم وقتی از نواقصمان استفاده می کنیم سریعا به خداوند اقرار می کنیم و برای رفع نواقص مان دعا می کنیم عاجزانه باید از او بخواهیم خداوند هم مشتاق است که این نواقص ما از بین برود هر چقدر ترس هایمان کمتر باشد  با خداوند رابطه بهتری خواهیم داشت قدم ۷ مروری است که از قدم های قبلی و ایمان ما را قوی تر می کند وقتی نواقص و کمبودها در حال کمرنگ شدن می باشد یا حداقل در زندگی تاثیر منفی  مخرب و آشفتگی نداریم روابطمان به شکل باور نکردنی تاثیر مثبت می گذارد ‌ باید امیدوار باشیم  برای برطرف کردن نواقص فقط خداوند مهربان می تواند ما را کمک کند اعتماد و ایمان برای کار کردن این قدم نیاز است و با صبر و حوصله این قدم را تمرین می کنیم تا کامل تر شویم وقتی ما به نتیجه کاری صد در صد آگاه نیستیم  ولی چون در ما ایمان وجود دارد که نتیجه کار هر چه باشد به صلاح ما خواهد بود با صبر و اعتماد به خداوند و با بکار گیری تواضع و فروتنی آن کار را انجام خواهیم داد تمرین اصول روحانی برنامه از سر راه خداوند کنار رفتن و این که بگذاریم هر چه را که او صلاح می داند انجام دهد وقتی ما شاهد برطرف شدن تدریجی کمبودهای اخلاقی خود و تغییرات مثبت مان در مراحل مختلف زندگی می شویم  این مسئله موجب می شود که درک و ایمان ما به خداوند روز به روز قوی تر شود

ما ۴ فرصت در بهبودی داریم :

  • معنویات و خداوند :

باید ببینیم که رابطه مان با خداوند بهتر شده است و درک مان از نیروی برتر بهتر شده و اتفاقی در بهبودی مان افتاده که ایمان مان نسبت به خداوند بهتر شده است

  • خدمات در انجمن :

آیا در انجمن رشد می کنیم رهجو می گیریم  خدمتی در گروه خودمان داریم در ساختار خدماتی خدماتی داریم  آیا راهنما داریم و با او کار می کنیم  در حال انتقال دادن قدم ها هستیم

  • اجتماعی :

امروز رابطه مان با خانواده خوب است ازدواج کرده ایم یا فرزندی داشته ایم یا به فرزندمان سرویس داده ایم

  • فرصت های کاری :

آیا در کارمان رشد کرده ایم  رتبه بالاتری پیدا کرده ایم  آیا درآمدمان بهتر شده است ‌رشد مالی و کاری پیدا کرده ایم

در معنویات  ناخواسته در شرایط بیماری قرار گرفته ایم  به بیماری بها نداده ایم خودمان را از شرایط دور کرده ایم رابطه مان را با نیروی برتر مان بهتر شده است یادمان باشد : به اجراء نگذاشتن وسوسه یک نوع شکرگزاری است مرور دوباره کارکرد قدم ها آشنا شدن بهتر ما با نواقص و کمبودهای خود که در قدم ها برایمان اتفاق افتاد و آگاه شدن به این که می توانیم از خداوند بخواهیم نواقص و کمبودهای ما را برطرف کند و این رشد برای انتقال آگاهی خود به دیگران استفاده نماییم و سعی در استفاده نکردن از نواقص خود و شرکت منظم در جلسات باور اینکه به طور قطع فقط نیروی برتر می تواند کمبودهای اخلاقی من را برطرف کند بله مطمئنا تنها نیرویی که می تواند کمبودهای ما را برطرف کند نیروی برتر است نیروی برتر برای رسیدن به خداست بهترین عبادت خدمت است ما به تنهایی نتوانستیم مواد مخدر را از بین ببریم  پس امروز به تنهایی نمی توانیم چیزی را درست کنیم ما باید بدانیم که هر کاری انجام بدهیم به تنهایی محکوم به فنا هستیم و هیچ تعادلی در برابر  نواقص و کمبودهایمان نداریم نیروی برتر در هر مقطعی به گونه ای به ما کمک می کند به شرط این که در تنهایی و خودمحوری غرق نشده باشیم وقتی به جمع می پیوندیم از تنهایی دور می شویم و آماده می شویم خداوند را وارد زندگیمان کنیم آن زمان است که می توانیم کمبودهایمان را برطرف کنیم و امید و انگیزه در ما بوجود می آید در تنهایی فقط بیماری ما فعال می شود نه تنها کمبودهایمان کمتر نمی شود بلکه نواقصمان فعالتر می شود باید با فروتنی از نیروی برتر بخواهیم در این راه کمک مان کند اوایل پاکی باورهای مان ضعیف بود زود به هم می ریختیم  چرا به ما ندادی  چرا زندگیمان این گونه است و همیشه دچار سردرگمی و بی ایمانی بودیم و همیشه می گفتیم خدا از آزار دادن ما لذت می برد حتی بعضی اوقات که کارمان راه نمی افتاد  خدا را انکار می کردیم  بی حوصلگی باعث دوری از نیروی برتر و لغزش روحانی در ما می گردد مطمئنا خداوند هر چیزی را در زمانی که بخواهد برطرف می کند ما باید خودمان و خدایمان را بشناسیم…

بیماریمان و نواقص هایمان را بشناسیم و سپس خدا را در زندگی مان وارد کنیم و از او مدد می خواهیم که ما را در برابر کمبودهایمان یاری رساند اقدام به عمل و صبر داشته باشیم اگر کاری یا کمبودی را سالها زحمت کشیده باشیم  انجام نشد و بعد از سال ها دوباره از دست داده ایم باید خشمگین و بی ایمان نباشیم بلکه باید صبر کنیم و بدانیم بیماری ما هر لحظه امکان عود شدن دارد با وجود این که می دانیم خداوند  هر گاه که صلاح بداند  نواقص و کمبودهای ما را برطرف خواهد کرد ولی متاسفانه مواقعی پیش می آید که بی حوصلگی نشان داده و برای برطرف شدن آنها بی تابی می کنیم ولی وقتی به گذشته خود و تاثیر ۶ قدم قبل نگاه می کنیم مطمئن می شویم که خداوند می تواند به راحتی کمبودهای ما را برطرف نماید  البته هر گاه که صلاح دید ما در مسیر بهبودی در حال برطرف کردن یا مرتفع کردن کمبودها یا کمرنگ کردن نواقصمان هستیم بسیاری از کمبودهایمان را بعد از زندگی کردن با آنها و در شرایط بیماری اعتیاد باز آن حالت روحانی را از دست می دهیم و حتی خود به تعادل رسیده است محبت به اطرافیانمان بستگی ما به نعشگی ما در بهبودی و جیب ما داشت بخش اول که به کلی از بین رفته اما هنوز پول در نوع محبت کردن ما به دیگران و مهربانی و عصبانیت  نقش مهمی دارد اگر کار خوبی در جمع انجام بدهیم اگر بخاطر نقص است و اگر از روی عشق و باور باشد کمبود است پشت کار و مسئولیت پذیری را در طول مسیر بهبودی بارها و بارها سرلوحه کارمان قرار داده ایم اما در بسیاری از موارد بهبودی از دستمان خارج شده و باعث آشفتگی مان شده است عشق و گذشت را در انجمن یاد گرفته ایم و سعی کرده ایم آن را در زندگی شخصی مان به کار بندیم بخشش را در قدم ۴ و ۵ یاد گرفته ایم و تمرین آن و لذت روحانی آن در قدم ۹ متوجه می شویم در انزوا در آمده ایم و با دوستان و بستگان رفت و آمد می کنیم گذشت را یاد گرفته ایم ایمان در ما زنده شد با این که باز گاه و بی گاه انکار می کنیم  صلیقه ای کار می کنیم  اما شکرگزاری می کنیم هر گاه طبق اصول روحانی برنامه زندگی کنیم  بسیاری از نواقص ما در عملکردمان مشاهده نمی شوند و یا حداقل شاهد کاسته شدن آنها خواهیم بود و نیز شاهد برطرف شدن کمبودهای خود و هر گاه و به هر مقدار که از اصول دور شویم به همان مقدار نواقص ما فعال می شوند در قدم هفت با اصولی آشنا شدیم که عمری از آنها دور بوده ایم از آن صفات دوری می کردیم یا آنقدر روح مان کثیف و آلوده شده بود و به آنها نه فکر می کردیم و نه عمل وقتی فروتن می شویم که خودمان را بپذیریم و با این واقعیت آرامش سرتاسر وجودمان را خواهد گرفت چون داریم زندگی روحانی را آغاز می کنیم ایمان در قدم هفت پر رنگ می شود و هر قدر ایمان در ما بیشتر می شود ترس هایمان کمتر می شود و آرامش در بهبودیمان نقش می گیرد مگر می شود با اعمالی عشق بخشش  گذشت  ایمان  امید مسئولیت پذیری پشت کار صداقت  راست گویی  دانش آگاهی  دعا و مراقبه و فروتنی زندگی کرد و آرامش را تجربه نکرد هر گاه صحبت خداوند  نیروی برتر  جلسه  قدم و اصول روحانی دوازده قدم می شود در ما آرامشی به وجود می آید که در هیچ ماده مخدری آن را تجربه نکرده ایم چون در قدم هفتم ما متوجه شدیم  چنانچه به خداوند ایمان و اعتقاد داشته باشیم کمبودهایی را که در زندگی داریم بر طرف خواهند شد و زندگی ما تغییر و به انسان مثبتی تبدیل خواهیم شد این ایمان و اعتماد موجب می شود که در زندگی احساس آرامش و نشاط کنیم که نتیجه کارکرد قدم هفت است در این قدم است که به خویشتن پذیری می رسیم و با واقعیات خود آشنا و بعبارتی با آنها کنار می آییم که این نیز موجب آرامش ما می شود و این آرامش ما را در تغییر کردن کمک بسیار می کند و ما را فروتن می سازد

بخش آخر قدم هفتم حرکت به جلو :

در این برهه از زمان ممکن است که ندانیم چگونه احساسی باید داشته باشیم ما از خداوند به آنگونه که اورا درک می کنیم درخواست کرده ایم که کمبودهای ما را برطرف کند و با ایمان اصول برنامه را به بهترین شکلی که می توانستیم تمرین کرده ایم اما ممکن است که ببینیم هنوز با نواقص خود دست به گریبان هستیم و اغلب بدون اینکه فرصت فکر کردن داشته باشیم از روی انها عمل می کنیم به طور حتم  ما دیگر در حال مصرف نیستیم و شرایط زندگی مان بهتر شده و شاید روابط مان با دیگران باثبات تر گردیده به موقع درک خواهیم کرد که خداوند بر زندگی ما تأثیر گذاشته است حتی ممکن است ما بلوغ روحانیتی خاص درروبر شدن با شرایطی مشابه شرایط قدیم از خود نشان دهیم که باعث بهت و تعجت مان گردد یک روز متوجه خواهیم شد به همان اندازه که اصول روحانی اوایل برایمان نا آشنا بودند حال بعضی از رفتارهای غلط گذشته برای ما غریبه شده اند بعد از این اوهام تازه  ما ممکن است به فکر دورانی بیفتیم که تازه به جلسات معتادان گمنام پیوسته بودیم و ببینیم که دیگر شباهتی به آن شخص نداریم ما زندگی روحانی تری را شروع می کنیم از این فکر که چه چیز از دنیا یا حتی بهبودی گیرمان می آید دست برمی داریم و بدنبال راهی می گردیم که اعانه و بخشش کنیم کارهایی را که برای تقویت و تغذیه روح خود انجام می دهیم برایمان بصورت عادت در خواهند آمد و حتی مشتاق به انجام آنها خواهیم

شد درمی یابیم که در شرایط مختلف زندگی حق انتخاب داریم از گله کردن در مورد ناملایمات زندگی  گردن خود را با وقار برافراشته و درستکاری خود را حفظ کنیم هر قدر که با خود و نفس روحانی مان راحت تر می شویم اشتیاق ما برای ترمیم روابطمان نیز افزایش می یابد ما فرآیند قدم هشت را شروع می کنیم ….

قدم هفتم (خداوند کیست ) :

بد     اخلاقی هایم    جهانم    را      زندان      دوستانم  را   سرد      و      دور       دشمنانم    را    داغ       و    خشن ساخت    آنی     که   مرا    با عشق     در     آغوش    کشید    آنی    که    به    من    خوش آمد گفت     خداوند بود

ما فهرستی از تمام کسانی که به آنها خسارت زده بودیم تهیه کردیم و خواستار جبران خسارت از همه آنها شدیم